گفت پیغمبر که هر که سرّ نهفت
وعده نااهل شد رنج روان
دانهها، چون در زمین پنهان شود
سرّ آن، سر سبزی بستان شود
زر و نقره، گر نبودندی نهان
پرورش کی یافتندی زیر کان
وعدهها باشد، حقیقی دلپذیر
وعدهها باشد مجازی تا سه گیر
وعدهی اهل کرم، نقد روان
زود میگردد با مراد خویش جفت
نهفت: نهفتن، پنهان کردن
سر نهفت: راز پنهان کردن
کان: معدن، زمین، خاک
تا سه گیر: خفتان آور، مجازا" چیزی که بیقراری و پریشانی آورد.
مولانا در این بیت اشاره دارد به حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله: «استعینو علی انجاح الحوائج بالکتمان، فان کل ذی نعمة محسود»؛ نیازهای خود را با پوشاندن آن برآورید که هر صاحب نعمتی، مورد حسادت است .
عطار نیشابوری در مورد رازداری میگوید:
بیرون مده از درون دل راز تا چند چو غافلان پر آز
تا جان ندهی تو همچو عطار تا کی چو مقلدان غافل